یاس ارغوانی این روزهابودکه پژمرد.
نجوای مولای تنها با گل یاسش
یاس ارغوانی ام این روزها بود که ارغوانیت کردند . ارغوانی بودنت به پاس یاریت بود .،مرا ، آری مرا یاری می کردی که خصم از این یاری كردنت خشمید و لگد نحوسش را به در که پناه تو بود کوبید . کاش نمی کوبید و تورا هنوز در کنارم می گذاشت تا به واسطه تو از تمسخرو نیشخندهایشان آرامش می یافتم . اما افسوس و صد افسوس نگذاشتند . اکنون فاطمه من ، منم و تنهایی و این چاه ، یار تنهایی من ، که اشکهایم را در بر می گیرد و آرامم می کند ، آه زهرا جان خجالت زده ام از روی مهربان بابایت که نکند بگوید علی جان اینست رسم امانتداری ،، چه کنم تو خود دیدی که دستهایم بسته بود ، برای خشنودی مولایم و سلامت دینم نبایست واکنشی نشان می دادم . دیدی که شیر عرب چگونه شده بود که نتوانست خانواده اش را یاری کند . اما خوشحالم که خدا راضی بود و آخر هرچیز همان است . الهی رضا برضاک لا معبود سواک.
ایام فاطمیه (سلام الله علیها) تسلیت باد.